۱۳۹۶ آذر ۲۲, چهارشنبه
۱۳۹۶ آبان ۱۴, یکشنبه
کلاسیک و کلاسیکنما
از آنجایی که دوره، دورهء تقلبیهاست، کلاسیک نما ها فرصت خودنمایی و حتا فخرفروشی پیدا کردهاند. از آنجایی که شبیه آنچه همه میدانند «خوب» است هستند و به دنبال توجه و تمجیدی آنچنان میگردند و اغلب خواهند یافت. زیرا به مذاق مردم آنچه قبلتر شبیهش را خورده اند خوشتر است. هضمش هم راحت تر است.
کلاسیک یا "نسخه بدون تاریخ" به دنیا نمیآید. در عصر خودش کلاسیک نیست. یعنی چیزی است که همانموقع پذیرفته شده (و زیبا) نیست. شاید هم باشد؛ اما معمولن نیست. رسیده به امروز، جا اُفتاده است. این جا اُفتادن با منتشر شدن، شنیده/دیده شدن اتفاق میافتد. و آن چیزی که جا میافتد همانجا میماند. تولیدکننده اگر مینو باشد میتواند خوشحال باشد و خیرش را ببیند. پفک نمکی، رنگارنگ و ساقه طلایی را نباید کوچکترین تغییری بدهد چون جا افتاده اند و من مشتری خواهان همان همیشگی هستم. اما اگر تولیدکننده صوتی بصریست، به خیال بعضیها اصطلاحاً هنرمند است، باید دائم پوست بیاندازد تا نپوسد. حالا، ازآنجایی که اطلاعات با سرعت زیادی جابهجا میشوند این تاریخ مصرفها کوتاهتر میشوند و نسخههای بدون تاریخ کمتر تولید میشوند.
کلاسیک یا "نسخه بدون تاریخ" به دنیا نمیآید. در عصر خودش کلاسیک نیست. یعنی چیزی است که همانموقع پذیرفته شده (و زیبا) نیست. شاید هم باشد؛ اما معمولن نیست. رسیده به امروز، جا اُفتاده است. این جا اُفتادن با منتشر شدن، شنیده/دیده شدن اتفاق میافتد. و آن چیزی که جا میافتد همانجا میماند. تولیدکننده اگر مینو باشد میتواند خوشحال باشد و خیرش را ببیند. پفک نمکی، رنگارنگ و ساقه طلایی را نباید کوچکترین تغییری بدهد چون جا افتاده اند و من مشتری خواهان همان همیشگی هستم. اما اگر تولیدکننده صوتی بصریست، به خیال بعضیها اصطلاحاً هنرمند است، باید دائم پوست بیاندازد تا نپوسد. حالا، ازآنجایی که اطلاعات با سرعت زیادی جابهجا میشوند این تاریخ مصرفها کوتاهتر میشوند و نسخههای بدون تاریخ کمتر تولید میشوند.
هر تولیدکنندۀ نو اگر قبل از دیدار با اولین آموزگار یا خودآموز مدت مدیدی را با مواد اولیه کارش تنها نباشد، درفرآیند تربیت و آموزش دچار رکود میشود. وقتی کلاسیک که نمونههای دستچین شده در طول زمان است، در کلاس، بصورت اطلاعات -و حتا تجربه- به کارآموز منتقل میشود، ممکن است به معیار سنجش تبدیل شود و فرآیند قضاوت را شکل دهد. اگر آموزگار دید شاگرد را نسبت به وجود راههای بیشمار تولید باز نکند، شاگرد فریفته تعدادی راه (روش/سبک) مشخص میشود و همانجا میماند. آموزگار بَد هم میتواند شاگرد را به جایی که خودش سالها ایستاده است نشانی بدهد. احتمالن بیدلیل نیست که اساتید جوانتر معمولن انعطاف پذیرتر هستند.
آن «تنهایی» که تولیدکنندۀ نو لازم دارد، برای آزاد ماندن فکر و عمل است که از ندانستگی سرچشمه میگیرد و مطلب مهمی است. ندانستگی حالت خالصی از کشف است؛ اگر ادامه پیدا کند و توسط خود شاگرد یا آموزگار خوب حراست شود و توقفش هیچ کجا طولانی نشود، به این پویایی خو میگیرد و مادامی که فرد شیفته کارش است در نو شدن همواره خواهد بود و زمانی که کارش پذیرفته میشود، بازار پیدا میکند یا اول اسمش استاد میگذراند، همچنان در حرکت بقصد کشف است، شاگردِ هیچ کسی نیست و از همه یاد میگیرد.
آن «تنهایی» که تولیدکنندۀ نو لازم دارد، برای آزاد ماندن فکر و عمل است که از ندانستگی سرچشمه میگیرد و مطلب مهمی است. ندانستگی حالت خالصی از کشف است؛ اگر ادامه پیدا کند و توسط خود شاگرد یا آموزگار خوب حراست شود و توقفش هیچ کجا طولانی نشود، به این پویایی خو میگیرد و مادامی که فرد شیفته کارش است در نو شدن همواره خواهد بود و زمانی که کارش پذیرفته میشود، بازار پیدا میکند یا اول اسمش استاد میگذراند، همچنان در حرکت بقصد کشف است، شاگردِ هیچ کسی نیست و از همه یاد میگیرد.
ستاره پنج پر نماد شيطانى يا الهى
تفسیر شیطانی از ستاره پنج پر یک اشتباه تاریخی است و کلیسای مسیحیت برای سرکوب نماد های الهی و مذاهبی که طبیعت را ستایش می کردند و صد البته با توسل به زور و خونریزی سعی کرد که معنای آن را عوض کند و برای جذب توده ها به دین مسیح, نماد های الهی و باور های قدیمی مردم را به عنوان نماد هایی شیطانی جا زد
ستاره پنج پر یکی از قدیمی ترین نماد های جهان است و تقریبا چهار هزار سال پیش از مسیح نیز استفاده می شده. ستاره پنج پر نماد مادینه هر چیز است و مورخان مذهبی به آن نماد «مادینه مقدس» و یا «رب النوع الهی» می گویند.
اما منشا ترسیمی آن به مسیر حرکت سیاره ناهید باز می گردد، به این خاطر که ناهید هر چهار سال یکبار در آسمان ستاره پنج پر کاملی را رسم می کند. قدما چنان از این ویژگی ناهید تعجب کردند که این سیاره پر درخشش و ستاره پنج پرش را نماد عشق و کمال زیبایی بر شمردند و جالب است که بدانید یونانی ها برای سپاس از این جادوی ونوس دوره های چهار ساله را برای المپیک انتخاب کردند. یعنی المپیک وقتی اتفاق می افتد که ناهید در مسیر حرکتی اش یک ستاره پنج پر کامل را رسم کرده باشد!
تفسیر شیطانی از ستاره پنج پر یک اشتباه تاریخی است و کلیسای مسیحیت برای سرکوب نماد های الهی و مذاهبی که طبیعت را ستایش می کردند (و صد البته با توسل به زور و خونریزی) سعی کرد که معنای آن را عوض کند و برای جذب توده ها به دین مسیح، نماد های الهی و باور های قدیمی مردم را به عنوان نماد هایی شیطانی جا زد.
ستاره پنج پر، درست بر خلاف ستاره داوود، در اذهان عموم مردم جهان به عنوان یک نماد شیطانی شناخته می شود و کمتر کسی از پیشینه به شدت مذهبی این علامت اگاه است.
پنتاگرام یکی از قابل توجه ترین، قویترین و پایدارترین نمادها در تاریخ بشر است. پنتاگرام در لغت به معنای ستاره ی پنج رأس یا شکل پنج ضلعی است. این علامت تقریبآ برای همه ی فرهنگ های باستانی مهم بوده است. از مایان ها در امریکای لاتین تا هند، چین و مصر. پنتاگرام به صورت حکاکی شده روی دیوارهای غارهای عصر نو سنگی یافت شده است. در نقاشی های بابلی ها نیز جایی که این نشان بر جای گزارده شده سیاره ی زهره مسیرش را طی می کند، و این علامتی سری از الهه ی ایشتر می باشد. در کتاب های مقدس آسمانی به خصوص کتاب عبری یهودیان، تورات پنتاگرام بسیار مورد توجه قرار گرفته و به وفور به آن مراجعه شده است. اما با این وجود، چرا امروزه پنتاگرام شهرتی شیطانی دارد؟
کلمهٔ «پنتاگرام» از کلمهٔ یونانی منشا گرفتهاست که به معنی پنج خط است.
پنتاگرم به عنوان سمبلی ارزشمند در یونان و بابل قدیم مورد استفاده قرار میگرفته، پنتاگرام دارای گرایشات جادویی نیز میباشد. بسیاری از کسانی که پیرو نوپگانیسم یا مهرپرستی هستند از این سمبل استفاده میکنند.
پنتاگرم ید طولایی در رابطه با سیاره ونوس (زهره) دارد و آن را سمبل این سیاره میشمارند، سیاره زهره نماد مادینه مقدس است که در مسیحیت آن را مریم مجدلیه (که بعد از افشا گریها کتاب راز داوینچی اثر دن براون بیشتر مرسوم شد) و در ایران باستان آناهیتا (که بعضی به صورت کلی آن را ننه یا ننه خاتون نیز مینامند)، و همچنین رابطه مستقیمی با فراماسونیها یا شوالیههای معبد (Knights Templar) دارد که آنها نگه دارنده راز جام مقدس هستند) و همچنین سیاره ونوس هر هشت سال شکل ستاره پنج پر را میپیماید یعنی چرخشش چنین شکلی را به وجو میآورد.
اولین استفاده از ستاره پنج پر به پنج هزار سال پیش در بینالنهرین در نزد سومریان بر میگردد. سومریان آن را به عنوان کلمه UB به معنی گوشه به کار میبردند. در سومریان ستاره پنج پر در شماره ۳۰۶ بود، پنج گوشه ستاره پنج پر به معنی جوپیتر، عطارد، مریخ، ساترن، و زهره است به معنی ملکه بهشت (Ishtar).
اولین پنتاگرام ها به صورت حکاکی شده درون غارهای عصر حجر یافت شدند. در حالی که بشر در آن زمان به برخی معانی روحانی و غیر مادی اعتقاد داشت، اما معنا و مفهوم ستاره برای بشر اولیه یک راز است. در تمدن هایی که بعدها به وجود آمدند، پنتاگرام معانی گوناگونی را در برداشت که معمولآ این معانی نجومی یا مذهبی بودند. ستاره پنج پر در متن های سومری برای نشانه گذاری مسیرهای نجومی به کار می رفت و پنج سیاره ی قابل رویت را نشان گذاری می کرد.
مطابق با عقاید فیثاغورث ریاضیدان و فیلسوف یونانی، پنج عدد انسان است، به خاطر تقسیم بندی پنج قسمتی بدن، و همچنین تقسیم بندی پنج قسمتی یونانیان باستان از روح. با توجه به گفته های فیثاغورث پنج گوشه ی پنتاگرام هر کدام نشان دهنده ی یکی از پنج عنصری هستند که انسان را تشکیل می دهند، یعنی آتش، آب، هوا، زمین و روح که به ترتیب تشکیل دهنده ی انرژی، مایع، نفس، جسم و ذهن انسانند. پیروان فلسفه ی فیثاغورث، پنتاکل را به عنوان Hygeia یا همان رب النوع تندرستی مقدس می دانند.
این شیوه ی نشان پردازی یا همان نمایش به وسیله ی علائم منحصر به فرد، قرن هاست که پا بر جا مانده است و به طرز شگرفی بر تئولوژیهای سنتهای گوناگون تاثیر گذاشته است. مسیحیان اولیه پنتاکل را به عنوان نشانه ای از جراحت های مسیح بر سر می گذاشتند. در قرن های بعد، پنتاکل در بسیاری از عقیده ها و باورهای سری و اسرار آمیز دوره ی رنسانس و قرون وسطی نماد مهمی به شمار می رفت.
کابالیست هایی مسیحی، کسانی بودند که تلاش می کردند تا از عرفان و تصوف یهودی استفاده کنند تا بدین وسیله الوهیت مسیح را اثبات کنند. آنان شیفته ی پنتاگرام شده بودند. پنتاگرام برای آن ها نمادی از مسیح و اشاره ای به روح مقدس در جسم بود. شاهکار محبوب Gematric اضافه کردن حرف عبری Shin به کلمه ی چهار حرفی YHVH بود. حرف Shin در زبان عبری نشان دهنده ی آتش و روح مقدس عید پنجگانه است و کلمه ی YHVH در زبان کتاب مقدس(عهد قدیم) به معنی خداست. (YHVH، به رایج ترین صورت Jehovah تلفظ می شود) که حاصل آن کلمه ی YHShVH می شود. این کلمه به معنی Yheshua یا همان Jesus (عیسی) است. او بدین وسیله بین ستاره پنج پر، عید پنجگانه، عیسی مسیح و خدا رابطه برقرار کرد.
چندین رابطه بین پنتاگرام و مسیحیت وجود دارد. پیش از به صلیب کشیده شدن مسیح، پنتاگرام یک نشان رجحان یافته برای آرایش کردن و زینت دادن جواهرها و طلسم های مسیحیان اولیه بود. این علامت که به راحتی و در یک حرکت پیوسته ی قلم کشیده می شد، با پنج زخم مسیح آمیخته شده بود. پنتاگرام همچنین برای یک فرقه ی نهانی عرفانی مسیحی نمادی از Isis، الهه ی حاصل خیزی و Venus اصلی ترین رب النوع مونث بود. فرقه ای که به صورت پنهان در نقاط مختلف در سراسر تاریخ مسیحیت وجود داشت.
در حال حاضر رایج ترین مذاهبی که پیروان آن از پنتاگرام استفاده می کنند گروه های Wiccan, Neopagan و Satanic هستند. در اغلب عقاید و رسوم Wiccan و Neopagan معنای نمادی پنتاگرام از مراسم جادوی تشریفات قرون وسطی و چهار عنصری که به وسیله ی روح حکومت می شدند، منتج می شود. در برخی از این رسوم همچنین پنتاگرام می تواند نمایانگر یگانگی نوع بشر و قلمرو روح باشد. ستاره پنج پر پایین رأس نمادی از خدای شاخدار Wicca است. در عقیده Kabbalistic یهودی، که بسیاری از اندیشه ها و ایده های فیثاغورثی را قرض گرفته، پنتاگرام نشان دهنده ی پنج حقیقت برتر در زندگی است: عدالت، رحمت، دانش، ادراک و شکوه ماورایی و مافوق جهان مادی. پنتاکل نوک پایین چیز جدیدی نیست و لزومآ شیطانی هم نیست، در حالی که اینگونه به نظر می رسد. اشکال تاریخی پنتاگرام به همان اندازه که نوک بالا بودند، نوک پایین هم بودند و فرق یکی با دیگری در دوره باستانی به خوبی روشن نیست. حتی امروز نیز، یک شخص الزامآ نباید پنتاگرام نوک پایین را شیطانپرستانه بداند، با اینکه پنتاگرام در عقاید شیطانپرستانه جدید غربی بدین شکل مرسوم شده است.
http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Pentagram&oldid=۱۸۷۶۷۲۷۸۸ (accessed February ۲, ۲۰۰۸) http://www.kaboose-naboodi.blogfa.com/post-۵.aspx
۱۳۹۶ مرداد ۹, دوشنبه
An analysis of the theft of Iran's internet
by JIM STONE, freelance journalist
I laid awake last night going through all permutations of what this means. This is a very important report.
1. Iran is being set up for a silent death
No doubt about it, when the war with a completely innocent Iran starts, the ziopress wants no voice of the people getting out. I need to stress what a fraud this is and how both illegal and unlawful this ruling was. It is definitely the type of thing that happens before a nation gets attacked, this was a definite setup for war.
2. This judgement was not against Iran but serves the same purpose regardless
Iran was never told this court case was proceeding. This was a secret proceeding and even afterwards Iran was never notified that this happened. This ruling was only against ICANN, the DNS server management team, which assigns routing for domain names. What the goal of this really was is to have Iran suddenly vanish from the web without explanation.
3. The purpose for this can be circumvented if people take action now
I believe Israel wanted Iran to suddenly vanish from the web so they could be destroyed in secret. But this can be stopped with ease. This ruling, as bad as it is will NOT take Iran off the web. This will only make Iran difficult to find. You see - This is a domain level attack only, which will affect only the DNS servers which are not needed for a web site to be available. The DNS servers make surfing the web easy because they take the IP address of a web site and match it to a name, such as PressTV.ir. But if the IP address is provided, direct access will still be possible.
The IP address for PressTV.ir is 217.218.67.231 and this will always work even if PressTV is kicked off the web by ICANN. So people need to get busy to stop world war 3 NOW. Get this IP address posted around the web AS MUCH AS POSSIBLE.
I will be looking up other important Iranian IP addresses, including Universities, the Bushehr nuclear facility and other government web sites. The universities will have blogs and forums that the students can talk to the world with. THAT is the type of addresses we need to stop Israel from proceeding with whatever atrocities they have planned.
4. This ruling was flatly illegal, and ICANN actually does not need to comply
Icann was given a spectacularly short 10 days to blow Iran off the web. That is against the law. This was done based on the argument that Iran has no rights. This was obviously a seriously corrupt judge who demonstrated clearly why dual citizens should not be allowed to work in any government office. And if ICANN actually does this, it means that there are people working at ICANN who operate counter to the good of the nation and will break the law.
5. MYTH: This was done "on behalf of all the terror victims of Iran"
This was in fact done by a Jewish "lawyer" and was NOT done for any "victims of terror" because with regard to Iran, there are only CIA and Mossad setups and any truthful proceeding would have revealed that. Anyone who is informed enough to hit a site like this one should know that. Iran actually could pay their way out of this with a billion dollar settlement to mis free ride's LAW FIRM, (You heard that right, THE PAYMENT IS OWED TO A LAW FIRM, WHICH WILL THEN MAGICALLY LOCATE ALL THESE FICTITIOUS VICTIMS, (NO DOUBT ENTIRELY JEWISH VICTIMS) and "PAY OUT". Yeah and I have some tortillas I dragged out of the garbage to sell you also. If you buy the line that this was really for any sort of "terror victims" I won't cry if you get salmonella and die. That would be natural selection at work.
REALITY: This is the same thing as the holohoax, where Germany keeps repeatedly getting bilked for billions they never owed, Iran I guess is the next cash cow. That will work, when the recipient is a lone woman named Nitsana Darshan-Leitner, a massive criminal of the "law" who will beyond all doubt have a private jet as "terror reparations" after stealing that $500 million dollar skyscraper in New York from the Iranian people. All this payout will do is fuel more aggression from this kike, someone needs to do the world a favor and take her out . . . to lunch? Perhaps with a little Polonium. The world has no place for lone thieves of this magnitude, trust me, there will be NOT ONE GOY RECIPIENT of ANY reparations here. Perhaps she will make a BIG FAT DONATION to the ISRAELI MOSSAD, so they can go out and frame Iran a few more times to give her another lawsuit. Sort of a revolving door thing with a few of the scraps.
Presstv.ir - 217.218.67.231 (additionally this site works with .com which might not be affected.) If Presstv.ir crashes, try .com instead and it might work.
FARS News: 187.244.96.73 FARS is dot com only. It might not go down. But the problem with dot coms is that they are based in America which means the sites could be hijacked by the FED and used to post garbage while Iran gets destroyed. SO,
Here are some University web sites: This first one is hosted directly at the university, so the server is not subjected to hacks on American soil. If this works, Iran is probably alive: University of Tehran, (which runs 153 doctorate level programs, it is a big one and is considered number one in the Middle East) IP: 80.66.177.63
Sharif university is world class, and is also number one in that sector of the globe for what it covers. Its ip is: 81.31.160.51.
AUT is the most prestigious university in that sector of the globe, and the number one technology institute in Iran. Its IP is: 213.176.8.6
برچسبها:
.ir,
dot ir,
fars,
iran,
iran news,
iran war,
iranian sites,
irannews,
iranwar,
israel,
pars,
persian site,
press tv,
presstv,
tehran new,
tehran now,
usa,
war
۱۳۹۶ مرداد ۵, پنجشنبه
Terminator X Says Modern Rap Is Worst It's Ever Been
Terminator X, who worked with Public Enemy for years, recently spoke with Crazy Hood about why he decided to retire from the music industry.
“I left the music business because I was fed up with the greed and cutthroat environment that it is—this includes Public Enemy,” Terminator X says. “That is not an environment I choose to be in. My family started an ostrich farm, which I participated in, but it is not the reason I left the music business.”
Since he left the industry, Terminator X says the genre’s gotten worse.
“I think the subject matter of modern Rap is, for the most part, the worst it’s ever been,” he says. “Most of what I hear out there is either sex, violence, or drugs. I would be happy if they would simply find anything else to rap about. That would be a good start.”
Terminator X says he has a theory as to why the genre has deteriorated in his eyes.
“The original Hip Hop has been lost to the music business,” he says. “The original Hip Hop music was done out of love of Hip Hop music and culture. Rap music today is a product of the music business which decides what it thinks is sellable and marketable. The DJ was one of the most important elements of Hip-Hop. Now, DJs in Rap music are almost irrelevant. The DJ has gone the way of the R&B band. In my opinion, the original Hip Hop music has been altered forever. Times change. Culture develops and changes. Such is life. Music will carry on and change always as everything else does. I hope the DJ and scratching will return to Rap music.”
۱۳۹۶ تیر ۶, سهشنبه
۱۳۹۶ خرداد ۱۸, پنجشنبه
اشتها به نفش
بسیار تشکر داریم ازسمت مدیریت وبلاگ به سوی دوستان خوبی که به همراهی ما در این مکان امن و بیسروصدا علاقه دارند. اخیرن و بطور دقیقتر بعد از اینکه این مطلب را نوشتم پیوندهای وبلاگ را درج خواهم نمود تا هرکس برای چک کردن بنده متاعی در چنته دارد بتوانم به موقع خودم را در مکانش حاضر کرده و جدیدها را به طبع برسانم و از قبلیها دیداری تازه کنم.
قبل از آن نمیخواستم چیز دیگری بگویم. میخواستم کنسرو عدسی بخورم، فکر کردم که آیا حتمن باید آن را بجوشانم یا خیر. در موتور جستوجو سوالم را نوشتم و توکمه را فشار کردم. تذکرات بسیاری در باب کنسرو و میکروب و اینجور چیزها آمد. اینکه اصلن هرچی کنسرو هست را باید جوشاند و الا خطرناکترین خوراک روی زمین است. من که اهمیتی برایم نداشت که خطرناک است. من اهل خطر هستم و در زندگی همیشه با خطرات مواجهم. کنسرو را بیخیال شدم تا الان که چندساعت بعد از آن است و به تازگی آبجوش به پا کردم و کنسرو دارد در آبی که قل میزند، قل میخورد. راجع به خطر شوخی کردم. من اصلن از ریسک کردن خوشم نمیآید و علاقه دارم بدون ریسک و در اطمینان کامل به سر ببرم. همینطور اگر سرمایه ای داشته باشم آن را در یک سرمایه گذاری امن دستخوش چرخش در بازار سازم. البته بانک و سود بانکی را هم میپسندم چون امنیت آن بسیار بالا و بدون نیاز به فکرهای اقتصادی است. چیز دیگری هم که میپسندم، غذای سالم و بدون کلسترول است. غذایی همچون کباب. که از بوی خوشی برخوردار است و با سبزیجات خوشمزه میشود. چیزی که نمیپسندم زیاد است. مثل همین بستن کبابیها در ماه مبارک. کباب را شب هم هستم اما در شأن ناهار است و ظهر که آفتاب زرد زیاد. حالا اگر شما پرهیزکارید و برایتان خوب است، بفرمایید همانطور باشید که میخواهید؛ اما برای من پرهیزگاری که دیگران باید مراعاتش را بکنند تا بتواند پرهیز کند، شبیه به کوهنوردی است که دیگران حملش میکنند تا بالا. بال کبابی و کوبیده و جیگر و گوجه و قارچ. اگه مردی بگو نمیخورم.
۱۳۹۶ خرداد ۱۴, یکشنبه
اسامى محرومين از امتحان روز شمبه black sabbath
ابوالفضل نورطلب، هوشنگ خامخوار، ابوالجاسم خوشحالت، جمشيد كاظمپور، بيژن جَفايى، كريم باكرى، برَباد نديدى، مصطفى درمانپوست، سعيد پرده ساده، عباس شعرگويا، نيكى خميرى، خرابه بَد نَما، كچل دورانى، داريوش اصرارى، اكبر فريادى، كباب كُميلى، سَرانه كمى پوسى، حيران شبگوزيان، نصرالله ساده، هدایت ساكاريان، عسل صميمى، آندرانيك شيپوريان، زويا ديرداد، تمرين اشتباهى، عليرضا ثابتى هيچ وقت، كيارش قميشى، كمبود شيميايى، امروز وصولى، همايون ساكاريان، شهرام جى، مرتضا سررشته، ميترا دجّال.
روز بخير.
روز بخير.
۱۳۹۶ اردیبهشت ۲۶, سهشنبه
حیات
به کجا چنین شتابان؟ گوزن از حاجیت سوال کرد. منم گفتم قدیما، خیلی که بچه بودم قبل خواب بعضی وقتا فکر میکردم اگه زندگی بعد از مرگ یعنی تا همیشه، تا ابد، بعد یه مدت خیلی ترسناک میشه. اینکه بدونی ازین به بعد همینجایی، دیگه نمیری قاطی باقالیا، دیگه هرچی هست همینه. اون وخته که به خودت بلرزی و بگوزی. بگی کاش دوکمه ریاستارت داشت.
گوزن گفت در جواب که من از اون خاطره دارم. خاطراتی خوب و زیبا. مثل زیبایی رویا.
گفتم پس تو از کشور خارج شدی قبلن. گفت آره عاشقم من از روز ازل. یعنی از اول. اینه که قلقلک آفتاب و خوابی که تو بیداری میبینیه، هر چرخی که میچرخه گردباد گردوغبار رنگیه. میزنه به موج دریا میزنه به دشت و صحرا.
گوزن گفت در جواب که من از اون خاطره دارم. خاطراتی خوب و زیبا. مثل زیبایی رویا.
گفتم پس تو از کشور خارج شدی قبلن. گفت آره عاشقم من از روز ازل. یعنی از اول. اینه که قلقلک آفتاب و خوابی که تو بیداری میبینیه، هر چرخی که میچرخه گردباد گردوغبار رنگیه. میزنه به موج دریا میزنه به دشت و صحرا.
۱۳۹۵ اسفند ۳۰, دوشنبه
ظهر سال نو
واسه سال تحویل رفتن پیش مادرپدرهاشون. دوست دخترم که قبل تر رفته به مادر و پدرش که نزدیک عید سرشون خیلی شلوغ میشه کمک کنه. امروز صبح هم انگار همخونه م و دوست دخترش داشتند صبحانه میخوردند که بعد بروند برای تحویل سال. من هم به این که بروم خانه مادرپدرم خیلی فکر کردم اما راستش خیلی بیشتر از آنکه دلم بخواهد خودم را به دورهمی تحویل سال برسانم، دلم میخواست و میخواهد توی حال خودم باشم، اما اگر بگذارند. یک چیزی که بیشتر از هرچیزی بدم میآید تلفن است. تنها فایده ش وقتیه که به دختری شماره بدی. اون هم فقط برای اینکه بعدش بتونی باهاش قرار بذاری. وگرنه تلفن میتونه رابطهها را پُر کنه از گِره. البته همهچی همیشه به آدمش هم بستگی داره. بنده دلم میخواسته تو حال خودم باشم، از وقتی یادم میاد تا همینحالا. معنیش این نیست که پارتی نمیکنم یا موتورم جوش نمیاره، که اتفاقن خیلی هم اهلش هستم. تعداد بسیار بسیار کمی آدم ثابت، شاید دونفر، برای حضور در زندگی آدمی که من باشم کافیه. برای پارتی کردن و پارتی نکردن. تا وقتی برای هم موقعیت و مساله طرح نمیکنیم حلالمسائله. مادرم دوبار زنگ میزند، گوشی را برنمیدارم، بار سوم هم میزند. اگر یک دوستی اینطوری بهم تلفن کند و بخواهد بپرسد که به خانه یشان میروم یا نه، احتمالن بهش میگم دیگه بهم زنگ نزنه. شاید دستم بَنده و صدای زنگ تلفنم هم خیلی تخمیه. چرا اصلن من شرایط قرار گرفتنم در چنین موقعیتی را داشتهام. گاهی فکر میکنم منم که اشتباه میکنم ولی فرقی هم ندارد. این طبیعت منه و اون هم طبیعت مادرم که مثل پستچی سه بار زنگ میزنه. مادرم میپرسد داری میای خونه و من میگم نه. چون تنها نشستم خونه، آرومم و دارم از آرامشم لذت میبرم. آرامش هم چیزی نیست که بفروشند بیرون، گرچه اگه بود هم پول ما براش کم بود. مادرم میپرسد میخواهی به پدرت هم سال نو را تبریک بگویی؟ میگویم باشه. میگوید اگه نمیخوای گوشیو. میگم نه چرا تبریک میگم. میگه مامانبزرگ هم هست. میگم باید تور برم که، پس شما بجای من تبریک بگین بعد میام میبینمشون. من باید خیلی وقت پیشتر از این به دنیا میاومدم. شاید سه هزارسال پیش.
۱۳۹۵ اسفند ۲۸, شنبه
Auoعاbedبِد
جات خالی دارم یه آهنگی گوش میدم که خیلی داره به تصویر بالا میاد. اما غرض از مزاحمت اینکه خواستم بگم ازین به بعد همینه وضعیت. مارتوک اینجاست. بیخ ریش صاحبش. البته شما که خطاب بهتان این را مینویسم نمیدانم اصلن وجود خارجی دارید، ندارید یا خواهید داشت، مشخص نیست. اما بهرحال خودم شاید بیام و بعدن اینها را بخوانم و احتمالن به یاد وقتی که نوشتمشان بیفتم. راستش ازینکه که همه دیگر کمتر توی اینترنت از خودشان پرت و پلا مینویسند خوشحال نیستم. بیشتر آدمهای اینترنت فقط درگیر تصاویرند و نوشتهها درحد چند خطی پای عکس است. تصاویر تزئینی مثل همینی که بالای متن میبینید همچون گذشته مرسوم و مقبول نیست. شاید هم هست. اصلن میخواستم راجع به گذشته نگم. ولی فکر میکردم این وبلاگ راجع به تاریخ است. گذشته؟ کودوم گذشته؛ من که چیزی یادم نمیاد. نزدیک های هفت و نیم صبحه و ماشینها تک و توک از خیابون رد میشن و صداشون همراه باقی صداها میاد تو. صدای جیک جیک یه پرندهای و گهگاهی صدای کلاغهایی از دور.
بفرمایین تو، دم در بَد هم نیست. خدمت ازماست موسیر.
اشتراک در:
پستها (Atom)