۱۳۹۶ آبان ۱۴, یکشنبه

کلاسیک و کلاسیک‌نما

از آنجایی که دوره، دورهء تقلبی‌هاست، کلاسیک نما ها فرصت خودنمایی و حتا فخرفروشی پیدا کرده‌اند. از آنجایی که شبیه آنچه همه میدانند «خوب» است هستند و به دنبال توجه و تمجیدی آنچنان میگردند و اغلب خواهند یافت. زیرا به مذاق مردم آنچه قبلتر شبیهش را خورده اند خوش‌تر است. هضمش هم راحت تر است.
کلاسیک یا "نسخه بدون تاریخ" به دنیا نمی‌آید. در عصر خودش کلاسیک نیست. یعنی چیزی است که همان‌موقع پذیرفته شده (و زیبا) نیست. شاید هم باشد؛ اما معمولن نیست. رسیده به امروز، جا اُفتاده است. این جا اُفتادن با منتشر شدن، شنیده/دیده شدن اتفاق می‌افتد. و آن چیزی که جا می‌افتد همان‌جا می‌ماند. تولیدکننده اگر مینو باشد میتواند خوشحال باشد و خیرش را ببیند. پفک نمکی، رنگارنگ و ساقه طلایی را نباید کوچکترین تغییری بدهد چون جا افتاده اند و من مشتری خواهان همان همیشگی هستم. اما اگر تولیدکننده صوتی بصری‌ست، به خیال بعضی‌ها اصطلاحاً هنرمند است، باید دائم پوست بیاندازد تا نپوسد. حالا، ازآنجایی که اطلاعات با سرعت زیادی جابه‌جا می‌شوند این تاریخ مصرف‌ها کوتاهتر می‌شوند و نسخه‌های بدون تاریخ کمتر تولید می‌شوند.
هر تولیدکنندۀ نو اگر قبل از دیدار با اولین آموزگار یا خودآموز مدت‌ مدیدی را با مواد اولیه کارش تنها نباشد، درفرآیند تربیت و آموزش دچار رکود میشود. وقتی کلاسیک که نمونه‌های دستچین شده در طول زمان است، در کلاس، بصورت اطلاعات -و حتا تجربه- به کارآموز منتقل می‌شود، ممکن است به معیار سنجش تبدیل شود و فرآیند قضاوت را شکل دهد. اگر آموزگار دید شاگرد را نسبت به وجود راه‌های بی‌شمار تولید باز نکند، شاگرد فریفته تعدادی راه (روش/سبک) مشخص می‌شود و همانجا می‌ماند. آموزگار بَد هم می‌تواند شاگرد را به جایی که خودش سالها ایستاده است نشانی بدهد. احتمالن بی‌دلیل نیست که اساتید جوان‌تر معمولن انعطاف پذیرتر هستند.
آن «تنهایی» که تولیدکنندۀ نو لازم دارد، برای آزاد ماندن فکر و عمل است که از ندانستگی سرچشمه می‌گیرد و مطلب مهمی است. ندانستگی حالت خالصی از کشف است؛ اگر ادامه پیدا کند و توسط خود شاگرد یا آموزگار خوب حراست شود و توقفش هیچ‌ کجا طولانی نشود، به این پویایی خو میگیرد و مادامی که فرد شیفته کارش است در نو شدن همواره خواهد بود و زمانی که کارش پذیرفته می‌شود، بازار پیدا میکند یا اول اسمش استاد میگذراند، همچنان در حرکت بقصد کشف است، شاگردِ هیچ کسی نیست و از همه یاد می‌گیرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر